موضوع این گفتگو در رابطه با درآمدزایی از اتوماسیون صنعتی است. این موضوع، شغلی جذاب و رو به رشد است و درخواست زیادی برای آن به ما واصل شد. این را با اطمینان به شما می گویم، اگر کسی در برق، وقت و انرژی بگذارد، حتماً و حتماً می تواند درآمد داشته باشد.
آقای مهندس نادی سلام. به این گفتگوی زنده تصویری خوش آمدید. لطفا خود را معرفی کنید.
باسلام خدمت شما و عزیزانی که این گفتگو را دنبال می کنند. امیدوارم بتوانیم تبادل تجربه خوبی داشته باشیم. بنده مصطفی نادی، متولد سال 1373 و در اراک زندگی می کنم. کارشناسی برق سیستم های قدرت را در دانشگاه شهید رجایی تهران خواندم و در حال طی کردن کارشناسی ارشد در دانشگاه تفرش هستم. بنده مجری و مدرس اتوماسیون صنعتی هستم و این کار در خطوط تولید و دستگاه های برقی کاربرد دارد.
برای دریافت بسته راه اندازی کسب و کار برقی با صفر ریال سرمایه، اطلاعات خود را وارد کنید
هدف ما در اتوماسیون صنعتی چیست؟
هدف در اتوماسیون صنعتی، تسهیل در کار و افزایش دقت در کار است. به عبارتی دیگر هدف کاهش خطای انسانی است تا بازدهی و بهره وری در به بالاتری سطح برسد. فرض کنید من می خواهم یکی از المان های محیطی نظیر: دما، رطوبت و فشار را می خواهم کنترل کنم، اگر بخواهم این کار را انسانی انجام دهم، مسلماً آن فرد نیاز به استراحت دارد، خطا دارد، خواب دارد و… ولی سیستم اتوماسیون، این کار را بدون هیچ وقفه ای به درستی انجام می دهد. این سیستم دو بخش نرم افزاری و سخت افزاری دارد و باید بین این دو بخش، ارتباط برقرار کرد و کارشناس PLC واسط نرم افزار و سخت افزار است.
مشتری و بازار کار شما چه کسانی هستند؟
مشتری من کسی است که به دنبال راحتی کار خود است و اینکه کار خود را دقیق کند. شاید ذهن بعضی با بحث اتوماسیون صنعتی به سمت پالایشگاه ها، پتروشیمی ها و سکوهای نفتی برود، ولی این کار می تواند در یک زمین کشاورزی و مرغداری انجام شود. خوشبختانه این زمینه کاری، رضایت خوبی را در پی داشته است. با اجرای این سیستم ها، بهره وری افزایش می یابد و این سیستم، هرگونه خطا را اعلام می کند.
هرجایی که به یک پروسه، نیاز داشته باشد، به سریالی از دستورها و فرمان ها، ورودی ها و خروجی ها، نیاز داشته باشد، آنجا می توان اتوماسیون را اجرا کرد؟
بله دقیقاً.
این کار در ساختمان، هوشمندسازی نام می گیرد. فرض کنید پروژه ای را اجرا می کنید. آیا ارگان و دستگاه ناظری برای کنترل کیفیت دارید؟ مثلاً ارگان بالادستی من در نظارت بر پروژه ها، نظام مهندسی ساختمان است.
در این زمینه مهم است که مشتری شما کیست. و شما با چه فردی کار می کنید؟ اگر مشتری شما، شخص حقیقی است، گیرو دارهای سازمانی را ندارد. ولی اگر مشتری شما پتروشیمی یا یک ارگان دولتی یا خصولتی باشد، افرادی را در سیستم دارند که کار نظارت را انجام می دهند. ولی اینکه ارگان مشخص ناظری وجود داشته باشد، خیر. و ناظر بیشتر افرادی که در این زمینه کار می کنند، وجدان کاری آنهاست!
کار شما پروژه ای است؟ یا تعمیر و نگهداری هم دارد؟
هر شغلی که با سخت افزار سروکار دارد، مسلماً به پشتیانی نیاز دارد. چون سیستم ها باگ دارند. مثلاً شرکت های تولیدکننده تلفن همراه اعلام می کنند این سری از گوشی ها، این ایراد را دارد. کار ما هم همین است و اگر در بدو کار ایراد داشته باشد، موظف هستیم، ایرادات را رفع کنیم.
شغل تعمیر و نگهداری و نظارت بر اتوماسیون در واحدهای بزرگ تعریف شده است. من همین امروز در شرکتی در شهر خمین، پرسنلی را داشتند که وظیفه آنها نظارت بر اتوماسیون بود. مثلاً فلان ورودی ایراد پیدا کرده است، آن افراد می روند و موضوع را بررسی می کنند. یا فلان فرمان ایراد دارد یا در فلان برنامه باید تغییراتی ایجاد شود.
متاسفانه اکثر ماها نگاه کارمندی داریم. در یکجا باشیم و دنبال مشتری و کارفرما نباشیم. و درآمد ثابت و قطعی داشته باشیم.
بله دوستی می گفت همکارانی که کارشان از کار می گذرد، دیگر برایشان کار مهم نیست و چون اتوماسیون بر روال کار می کند، آن افراد بیشتر استراحت می کنند! و گاهی کتاب می خوانند! من به شخصه از این روند بدم می آید.
کسانی که این گفتگو را مشاهده می کنند، همه برقی هستند. این شغل را به چه کسانی توصیه می کنید؟ حداقل چه مدرک تحصیلی می خواهد؟ یا چه سابقه کاری نیاز دارد؟
افرادی که می خواهند در این شغل موفق باشند، باید به برق صنعتی، تجهیزات و ادوات آن مسلط باشند، مقداری ابزار دقیق بلد باشند، چنانچه الکترونیک هم بلد باشند، بنظر من خیلی می تواند موفق باشد.
یکی از اهدافی که برای خودم درنظر گرفته ام، آن است تا الکترونیک را فرابگیرم. این موضوع خیلی به من کمک می کند.
من خیلی با تقسیم بندی گرایش ها موافق نیستم. اما این کار را بیشتر به گرایش های الکترونیک و کنترل ابزار دقیق توصیه کردید. هرچند که شما قدرت خوانده اید.
دلیل آن این است، که ما از این سیستم ها در پروسه های صنعتی استفاده می کنیم و فارغ التحصیلان قدرت درگیر آن می شوند. بنظرم سرفصل های رشته های دانشگاهی مانند کنترل، فاجعه بار است! مباحث ریاضی رشته کنترل از رشته ریاضیات محض بیشتر است. و خیلی تئوری دارد.
آنچه که در دانشگاه بعنوان رشته مهندس کنترل می شناسیم، پایه مباحث کنترلی است. یکی از دوستان رشته کنترل را در مقطع ارشد می خواند، در درس هایشان از یک ماتریس 10 در 5، انتگرال می گیرند. این ماتریس 50 المان دارد، از این ماتریس انتگرال گرفتن، خیلی پیچیده و وقت گیر است.
دوستان باید حداقل مهندسی برق را داشته باشند؟
بله. چراکه دید بهتری به آنها می دهد و مشتری هم بصورت بهتری اعتماد می کند. البته اگر کسی دیپلم دارد، می تواند در این حوزه وارد شود ولی باید وقت بگذارد و آموزش های بالاتر را فرابگیرد.
خیلی از دوستان از من سوال می کنند، به این حوزه مسلط هستند، چگونه کار بگیریم؟ من پاسخ می دهم چه چیزی را بلد هستید؟ و سوالی برای آنان طرح می کنم تا میزان تسلط آنان مشخص شود.
یک متقاضی چه دوره هایی را برای این کار باید ببیند؟
این موضوع به برندی که انتخاب می کنید، وابسته است. مثلاً زیمنس، دلتا، فتک، میتسوبیشی و…
برای انتخاب برند، به منطقه و فیلدی که می خواهید ورود کنید، نگاه کنید. منظور از زیمنس، صنایع متوسط رو به بالاست. ولی من در شهری زندگی می کنم که صنایع آنچنان بزرگی ندارد. اگر بروم و زیمنس یاد بگیرم، آنجا مشتری ندارد. من به این افراد توصیه می کنم دلتا را یاد بگیرید. چون مخاطب آن از فتک بیشتر است.
برای شما در اراک، زیمنس بهتر است ولی برای من در اردبیل، دلتا بهتر است. چون اراک منطقه ای صنعتی بشمار می آید.
برای شروع همینطور است. در واقع باید درنظر بگیرد، صنعت منطقه ای که در آن زندگی می کند، به چه چیز نیاز دارد؟ مثلاً کسی که در اردبیل کار می کند، اگر بخواهد در تهران یا اصفهان پروژه بگیرد، هرچقدر پروژه برایش سود داشته باشد، صرف رفت و آمد می شود!
این کار به اصطلاح محلی و لوکال است؟
ابتدای کار بله. ولی وقتی شما در این کار جا بیفتید و آن برند شما در کشور جابیفتد، اوضاع فرق می کند. یکسری از همکاران حرفه ای کار می کنند و در سطح کشور شناخته شده هستند.
در واقع، بر اساس هدفی که ترسیم می کنیم، ابعاد کار را مشخص می کنیم، بعد از آن، چه دوره هایی را باید بگذرانیم و به چه چیزهایی باید مسلط باشیم؟
من به دوستانم دوره های سازمان فنی و حرفه ای را پیشنهاد می دهم. به چند دلیل. اول اینکه اگر مدرک گرایی برایشان مهم باشد، مدرک معتبری از سوی فنی و حرفه ای ارائه می شود. و بلحاظ سرفصل ها هم، سرفصل جامعی دارد و باتوجه به ساعات آموزش، مباحث را شمرده شمرده پوشش می دهد. ولی فنی و حرفه ای یک ایراد دارد، چراکه مبنای کار آنها زیمنس است؛ البته بعضی مراکز آنها روی دلتا هم کار می کنند.
اگر کسی بخواهد دلتا را آغاز کند، اول اینکه محتوای رایگان در سطح اینترنت، فراوان است. من هم خودم خیلی از موارد را همینطور یاد گرفته ام. به قسمت دانلود سایت شرکت مراجعه کرده ام، و فایل ها را دریافت کرده ام و مطالعه کرده ام. مثلاً برای یادگیری یک نرم افزار، رفته ام و راهنمای آن را از سایت شرکت دریافت کرده ام و مطالعه کرده ام.
بعضی دوستان می گویند، فلان موضوع را از کجا یاد بگیرند؟
باید از ظرفیت اینترنت استفاده کرد.
من در آموزش به این معتقد هستم که ابتدا باید یکسری اطلاعات اولیه و حداقلی را داشته باشم. همان فنی و حرفه ای را باید بروم و ببینم دنبال چه هستم. ولی اگر در اینترنت آموزش PLC را جستجو کنم، فایل های متعدد PDF را می توان دانلود کرد که هرکدام یک چیزی را گفته است.
پس در واقع باید آموزش اولیه را داشته باشم، کارآموزی کنم و در حین آن اگر اشکال داشتم، به سراغ اینترنت بروم.
اگر من دوره های PLC فنی و حرفه ای را بروم، حداقل اطلاعات لازم را به من ارائه می دهد؟
اطلاعات ابتدای کار و پایه ای را به من می دهد. وقتی شما یک برند را یاد می گیرید، سوئیچ کردن شما بین برندهای مختلف، راحت می شود. چرا؟ چون منطق کار را متوجه می شوید.
فنی و حرفه ای سطوح مختلفی در دوره های خود دارد. مثلاً دوره مقدماتی دارند، مثلاً دوره های سطح یک و دو دارند. شبکه سازی صنعتی جزو اتوماسیون صنعتی محسوب می شود. فنی و حرفه ای هم دوره ای تحت این عنوان دارد. منظور من از عنوان کردن برندهای بالا این بود که آن ها متداول هستند و آن دستگاه ها در کارخانجات دیده می شوند.
برخی تصور می کنند، حالا که دوره های فنی و حرفه ای را گذرانده ام، کارفرما منتظر است تا من را بدزدد و من را با خود به سر کار ببرد!
اعتقاد من بر آموزش و کارآموزی است. فرد متقاضی کارآموزی، این کار را چگونه باید انجام دهد؟
کارآموزی در این فیلد به این معنا که من بروم و در کنار یک استادکار کار کنم، مقداری دشوار است. چون بعضی استادکاران جای ثابتی ندارند و آنها باید بالای سر دستگاه بروند. شاید این پروژه خارج از شهر یا استان باشد. استادکار که تاکسی نیست که کارآموز را ببرد و بیاورد!
وقتی کسی می خواهد با سخت افزار آشنا شود و کارهای مختلف انجام دهد، تجهیزات حداقلی را با برند ایرانی برای خودش تهیه کند تا ساختار کار دستش بیاید و نحوه سیم بندی را بفهمد. ولی مثلاً گرفتن تجهیزات زیمنس سخت است! من روزی که کار را شروع کردم، یک تابلوی چوبی مانند تهیه کردم و روی آن داکت و ریل سوار کردم و تجهیزات را تهیه کردم.
امروز برای تهیه این تجهیزات، حدود 2 میلیون تومان باید پرداخت.
بابت PC آداپتور زیمنس چقدر پول پرداخت می کنید؟ من این را بعنوان وسیله کارم 12 میلیون تومان خریده ام.
بجای پیدا کردن یک استاد حرفه ای و کارآموزی در کنار آن، بهتر است تجهیزات ارزان قیمت تهیه کنم و با استفاده از ویدئوهای آموزشی، آزمون و خطا انجام دهم.
فرض کنید من دوره و کارآموزی دیده ام. چگونه وارد این شغل شوم؟ یک نقشه راه به من بدهید.
برای وارد شدن به شغل باید، بتوانید خود را ارائه کنید و پرزنت کنید. خیلی نزدیکان من نمی دانستند که کار من چیست تا اینکه من صفحه افراس تاب را راه اندازی کردم و مطالب کاربردی را در آن درج کردم، با این کار من آشنا شدند.
مهم این است که دوستان بتوانند خود را نشان دهند و فرصت را ایجاد کنند.
مثلاً بروند در شهرک های صنعتی و طرح های نیمه تمام را احیاء کنند و به صاحبان آنها برای ارائه خدمات مراجعه کنند؟
این کارها خوب است. من مدت زیادی است که شما را می شناسم. شما روی تبلیغات کار کرده اید ولی من تبلیغات به آن صورت ندارم، چون تیم ندارم.
موضوع مهم تبلیغات در آن منطقه است. مثلاً در شهرک صنعتی مورد نظر بتواند برود و درست صحبت کند و مشتری را متقاعد کند.
مثلاً من در قضیه سیستم های مرغداری، اینقدر تماس گرفتم و نه شنیدم که چند وقت حالم گرفته بود!
پس شما آمده اید و هدفی را برای خود تعریف کرده اید و باتوجه به خلاء در حوزه مرغداری، اتوماسیون آن را در دستورکار خود قرار داده اید. شاید پروژه اول را هم با قیمت کم یا رایگان انجام داده باشید. اما نتیجه گرفته اید و توانسته اید از آن تجربه، خیلی استفاده کنید. یا توانسته اید با ارائه نکات مثبت اتوماسیون و نقش آن در کاهش تلفات، نظر مثبت سایر مرغداری ها را جلب کنید.
شما روز اول در هر حیطه ای وارد می شوید، مسلما شما را نمی شناسند. برای اینکه در آن کار موفق شوید، توصیه ام این است مبنای کار شما پول نباشد. اگر به دنبال این هستید که در این بازار بمانید و اعتبار جلب کنید، کار خوب ارائه کنید.
من هنوزم که هنوز است، با اولین فردی که پروژه مرغداری را برایش اجرا کردم، هر بار که سیستم آپدیت می شود، من برای او این کار را بعد از 2 سال، رایگان انجام می دهم.
من ابایی ندارم از اینکه بیشتر از آنچه تعهد دارم، برای کسی کاری انجام دهم.
پس بعد از نصب، کارهای تعمیر و نگهداری و پشتیبانی دارید؟
بالاخره هر سیستم نیاز به این موارد و به روزرسانی دارد. من در کار اخلاق مدارم. اگر سیستم باگ داشته باشد، هیچ هزینه ای دریافت نمی کنم ولی اگر مزیت باشد و باید به آن کار اولی، ارزش اضافه کنم، صورتحساب ارائه خواهم کرد.
در فروش باید خلاقیت داشته باشیم و احساس نیاز در مشتری ایجاد کنیم. چون خیلی ها از نیاز خود اطلاعی ندارند. یکی از کارهای افرادی که در این شغل فعالیت می کنند، این است که از فضای کار شناخت داشته باشد.
آیا این شغل به جنسیت خاصی نیاز دارد؟
آقایان اگر خوب کار نکنید، خانم ها دارند جای شما را در این رسته کاری می گیرند! چون خانم ها در کارهای نرم افزاری و برنامه نویسی، خانم ها بهتر هستند.
من روزانه دو دایرکت در اینستاگرام دارم که خانم ها می آیند و از اشکال در کار، سوال می کنند. البته بازار کار مقداری نسبت به حضور خانم ها در این حوزه جبهه دارد ولی اگر بتوانند خود را در بازار ثابت کنند، آقایان با چالش روبرو می شوند.
البته این کار بعضی بخش های فیزیکی دارد و مناسب آقایان است. چون بالاخره محیط، محیط صنعت است و حداقل وایرینگ در این کار وجود دارد. مثلاً تابلوی فرمان باید به کنداکتورها متصل شود و این کار با یک تکنسین دستیار می تواند انجام شود.
بنظرم خانم ها اگر می خواهند در این حیطه، فعالیت خوبی داشته باشند، بیشتر در پشتیبانی و نرم افزار بصورت تیمی کار کنند. و قسمت سخت افزاری کار را به تیم آقایان واسپارند.
پیمانکاران در این کار به چه تجهیزاتی نیاز دارند؟
یک لپ تاپ با کابلی که بتوانند برنامه را روی PLC بارگذاری و اجرا کنند. لپ تاپ باید کامفیگ خوبی داشته باشد. لپ تاپ ها هم به نرم افزارهایی نیاز دارند ولی بخاطر اینکه کپی رایت در کشور وجود ندارد، نباید برای آن هزینه پرداخت.
مثلاً نرم افزار شرکت زیمنس 500 هزار دلار قیمت دارد.
برای وایرینگ هم، همین تجهیزات کاربرد دارد و چیز خاص دیگری نیاز نیست.
در مجموع، تجهیزات این شغل برای یک پیمانکار، حدود 40 میلیون تومان هزینه دارد.
این کار بلحاظ فضای کارگاهی، به چه متراژی نیاز دارد؟ این محل در کجا می تواند باشد؟ در منزل؟ یا دفتر؟ یا محل پروژه؟
بستگی دارد، کار خود را چگونه می خواهید، پیش ببرید. من در حال حاضر، محل کار مشخصی برای خود ندارم. دفتر من، تلفن همراه و صفحه اینستاگرامی است که در دست دارم.
ولی بعضی از همکاران در شهرک های صنعتی دفتر دارند. این کار ضمناً به کارگاه نیاز ندارد و کارها می تواند در محل پروژه انجام شود.
قیمتگذاری این پروژه چگونه است؟ صنف این کار وجود دارد؟
هرچقدر بتوانی گوش مشتری را ببری! و هرچقدر بتوانی مشتری را توجیه کنی. عرفی که در کار برق صنعتی وجود دارد، از هر واحد خرید تجهیزات، 30 درصد بعنوان اجرت دریافت می شود.
یا مدل دومی وجود دارد. من می آیم برای خودم حساب می کنم هرساعت کار کردن من چقدر ارزش دارد؟ و به ازای آن نفرساعت محاسبه می شود.
درآمد شما از این کار چقدر است؟
من درآمد ثابتی از این کار ندارم ولی کارهای دیگر هم انجام می دهم. ولی روزانه برای امر آموزش، یک ساعت وقت می گذارم. اگر ماهانه یک یا دو پروژه داشته باشیم، روزانه یک ساعت یا دو ساعت می تواند، وقت من را بگیرد و یک پروژه را ظرف یک هفته به اتمام می رسانید.
درآمد ماهانه به سطح پروژه ها باز می گردد ولی متوسط درآمد من از این کار، 5-4 میلیون تومان است.
آیا اتوماسیون صنعتی ، فصل خاصی دارد؟ یا انجام آن در طول سال فرقی نمی کند؟
تفاوتی در زمان انجام کار ندارد.
حق الزحمه خود را چگونه از مشتری دریافت می کنید؟
اگر قرار بر تهیه تجهیزات باشد، پول آن را ابتدا می گیرم، مگر آنکه به مشتری اعتماد داشته باشم. سعی می کنم از خرید تجهیزات، سود برداشت نکنم.
اگر آن تجهیزات را قبلاً خریده باشم و پول من به اصطلاح خوابیده باشد، بله ولی اگر پول آن را از مشتری می گیرم تا تجهیزات را تهیه کنم، خیر.
سعی ما بر این است که 10 درصد حق الزحمه در انتهای کار باقیمانده باشد. نکته مثبتی وجود دارد و آن اینکه ما می توانیم سیستمی را که طراحی می کنیم، وارد وقفه کنیم. مثلاً من این احتمال را می دهم که مشتری نمی خواهد پول من را پرداخت کند، من در سیستم قابلیتی را اجرا می کنم تا بتواند با وقفه روبرو شود.
سعی ما بر این است که مخاطب را بشناسم و با او کار کنم. مبنای کار این است که 30 درصد را ابتدا دریافت کنیم. 40 درصد هنگامی که کار را تحویل می دهیم و 30 درصد دیگر هم که حق الزحمه است، پایان کار یا یک ماه بعد از اتمام کار دریافت کنیم.
دغدغه شما در این کسب و کار چیست؟
قیمت ارز در این کسب و کار تاثیر دارد، چون همه کالاها وارداتی هستند. نوسان ارز موجب می شود در مقطعی، کارها بخوابد یا با رکورد مواجه شود. ولی مدتی بعد، عادی خواهد شد!
من بیشتر نگرانی ام، متوجه خودم است و آن اینکه به نقطه ای برسم که اینجا آخر خط است و نیاز به آپدیت ندارد. نکته را خدمت دوستان عرض کنم، به قول سعدی که گفت: توانا بود هرکه دانا بود؛ باید گفت: توانا بود هرکه تمرین کند. من اگر یک هفته این کار را انجام ندهم و درگیر کار دیگری شوم، جزئیات یادم می رود؛ بنابراین باید خودم را در این حیطه درگیر نگهدارم و عملکرد همکارانم را بررسی کنم.
فضای مجازی در اتوماسیون صنعتی چه تاثیری داشته است؟
فضای مجازی یک فرصت برای همه است تا خود را ارائه کنند. شاید اگر فضای مجازی نبود، من این موقعیت را 5 سال دیگر داشتم. هر کس هر کاری را انجام می دهد، می تواند خود را در فضای مجازی پرزنت کند.
یکی از اساتیدی که در این حوزه کار می کند، به فضای مجازی خیلی اهمیت نمی داد، ولی مدتی است که درگیر این فضا شده است و تیم قوی را روی این فضا تدارک کرده است. تبلیغات دارد، پوستر منتشر می کند و…
خیلی از ما، به سمت فضای مجازی نمی رویم، چون لذت پول درآوردن از آن را نچشیده ایم. این حوزه خیلی راحت تر است و شما را در ترافیکی از درخواست ها قرار می دهد.
چه عاملی موجب می شود تا من در این شغل پیشرفت کنم؟
همان نگرانی که برای خودم ذکر کردم. سه فاکتور لازم است در هرشغلی وجود داشته باشد. مهارت، یعنی در حیطه ای که کار می کنم، حرفه ای باشم. شخصیت شما، پیمانکار باید آن جذبه و کاریزما را داشته باشد و هنگام صحبت مخاطب متوجه شود این کار را بلد هستید و برای کار خود ارزش قائلید؛ در واقع برند شخصی (Personal Brand) خیلی مهم است. ذهنیت شما، اگر ذهنیت شما این باشد که بازار خراب است و نمی شود، باعث می شود بترسید و دچار سکون شوید. و تحرک نداشته باشید.
من در تعجب هستم از کسانی که از فرصت ها و امکانات استفاده نمی کنند، بخاطر این ذهنیت که نمی شود! کار کرد.
انگلیسی ها مثلی دارند و می گویند، اگر تو توانستی، من هم می توانم! پس اگر کسی قبلاً کاری را انجام داده است، پس نمی شود، نمی توان و… نداریم! و باید آن را انجام دهی.
در پایان باحضور آقای مهندس، به سوالاتی که در اینستاگرام ارسال شده، می پردازم.
- خدمت سربازی برویم؟ برای کارمند شدن یا مهاجرت به کشور دیگری، باید کارت پایان خدمت گرفت.
- این کار آینده شغلی خوبی دارد؟ بله. شک نکنید. هرکاری که به سمت نرم افزار و اینترنت برود، عالی است. این کار در کشور ما بهتر است، چون جای کار و رشد آن در اینجا فراهم است. شاید این کار در کشورهای توسعه یافته، روتین باشد.
- آموزش درایو را از کجا یاد بگیرم؟ درایوها برندهای مختلفی دارند و هر برند چند نوع مختلف دارد. رایج ترین برند LS و دلتاست. بهترین کار برای کنترل درایو این است که شما راهنمای آن مدل را پیدا کنید و مطالعه کنید.
- در شهر غیرصنعتی (ساری) زندگی می کنم. چه کار کنم؟ فرصت را برای خودتان ایجاد کنید. مثلاً در مرغداری ها پروژه بگیرد.
- مدل کابل شما چیست؟ MPI زیمنس.
- از کجا آموزش لازم را ببینیم؟ آقای مهندس مدرس این موضوع هستند.
توصیه ای به دوستان دارم و آن اینکه تا انرژی دارید و می توانید روی خودتان سرمایه گذاری کنید. چون از یک سن به بعد، انسان دیگر کشش ندارد. بنابراین از سن جوانی استفاده کنید. من ساعت 6 صبح بیدار می شوم و ساعت 12 شب می خوابم. اگر اینگونه برای خودتان برنامه ریزی کنید، به جاهای خوب می رسید. اگر آرزوی خوبی دارید، برای آن زحمت بکشید.
آقای مهندس از گفتگو با شما استفاده کردم و توانستم اطلاعات خوبی از حرفه شما کسب کنم. در پایان برای همه شما عزیزان آرزوی موفقیت دارم.
دیگر مصاحبه های جذاب :